
سلام قصد داریم در این قسمت از آموزشیشو نکته های طلایی در مورد میانگین گیری موفق در بورس رو به شما یاد بدیم پس با ما همراه باشید.اصولا همهی ما دوست داریم سهامی را خریداری کنیم که در کف کانال قیمت قرار داشته باشد و پس از خرید ما،بلافاصه شروع به رشد کند.اما چنین چیزی همیشه امکان ندارد چون تغییرات بازار بصورت نوسانی است و روندها هم در همین شرایط شکل میگیرند.
در عین حال تشخیص دقیق روندبازار نیز غیرممکن است. که امسال بطور دقیق تمام کسانی که وارد بورس شده اند حس کردن هرگز نمیتوان روند آتی بازار را به طور 100% تشخیص داد، اما میتوان با انواع تحلیل احتمالات را سنجید و براساس آنها تصمیم به خرید یافروش کرد.
معاملهگری با سرمایهگذاری تفاوت دارد. معاملهگری به معنای کسب سود از نوسانات در کوتاهمدت است، درحالیکه سرمایهگذاری یک استراتژی بلندمدت است.
سختترین کار برای معاملهگران، تشخیص روند آتی بازار به شکل صحیح است.
بازار سهام در کنار سودآوری خوبی که دارد، گاهی اوقات با زیان نیز همراه هست. از آنجا که سود و زیان در هر بازاری دو روی یک سکه هستند بنابراین باید با تدابیری در روزهای قرمزبازار،میزان زیان آوری را به حداقل ممکن رساند.
افت چند روز اخیر بازار سهام موجب شده تا بسیاری از معاملهگران تازهوارد نسبت به از دست دادن سرمایه خود نگران شده و به دنبال کاهش زیان خود باشند. موضوعی که معامله گران توجهی به آن ندارند این است که اصولا بازار سهام یک بازار برای سرمایهگذاری میان مدت یا بلندمدت است و اگر چه در بسیاری از مواقع در کوتاهمدت هم سود خوبی به سهامداران داده اما به هر حال باید با استراتژی مناسب و به دید بلندمدت خریدهای خود را انجام دهند.
فهرست مطالب
چه زمانی میانگین کم کنیم؟
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی می توانیم از میانگین گیری استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند میتوانید میانگین گیری کنید.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کردید، میتوان با خیالی آسوده میانگین گیری کنید زیرا می دانید که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید،بازهم شاهدافت قیمت خواهیدبود و میانگین گیری نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
چگونه در بورس کمتر ضرر کنیم؟
استراتژی معاملاتی
برای اینکه بتوان در بورس موفق بود و ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد باید استراتژی معاملاتی داشت و تحت هیجان و تنها با تکیه بر نظرات دیگران خرید و فروش انجام نداد.استراتژیهای هر فردی به میزان ریسکپذیری او بستگی دارد. متنوع کردن سبد سهام و تشکیل پورتفوی، قرار دادن حد ضرر و فروش در بازدهی موردنظر و تحت تاثیر رفتارهای هیجانی قرار نگرفتن، اختصاص دادن بخشی از سرمایهگذاری به صندوقهای سرمایهگذاری و … بخشی از نکاتی است که باید در سرمایهگذاری در بورس آنها را رعایت کرد.
انتخاب صنعت برتر
در میان صنایع مختلف، صنعتی را انتخاب کنید که چشمانداز روشنی داشته باشه. یعنی اولا در آینده بیشتر به آنها نیاز باشه. دوما محصولات انحصاری داشته باشه سوما قابل واردات نباشه و یا کشورهایی که از نظر صنعت از ماجلوتر هستند بیشتر و ارزانتر و بهتر تولید نکنند. در واقع اگر قرار باشد مساله عضویت در WTO مطرح شود ما در آن صنایع مزیت داشته باشیم.( فرضا در مقابل صنعت ساختمان، خودرو، معدن، قند و شکر، سیمان، ریسندگی و بافندگی، کاغذ، چرم، فلزات اساسی، معدنی غیرفلزی، رایانه،دارویی، مواد غذایی، شیمیایی، نفتی، تجهیزات، شوینده و غیره مییابد،بعضیها رادیگران بهتر و ارزانتر از ما تولید میکنند وفقط در بعضی ها ما مزیت داریم).
از میان صنایع برتر سهام خودتون رو انتخاب کنید
۴ تا ۵ صنعت برتر را انتخاب کنید و درهرکدام باخریدیک سهم ۲۰ تا ۲۵ درصد سرمایه مان را سرمایهگذاری کنیدتا ریسک سرمایهگذاری را پایین بیاورید.(برای مثال درمعدن یک سهم، درساختمان یک سهم، در رایانه یک سهم، در پتروشیمی یک سهم و در دارویی یک سهم انتخاب میکنیم که اگر به هر دلیلی آن سهم دچار زیان شد یا نماد آن سهم در بورس بسته شد یا دچارصف فروش گشت و به نقدینگی نیازمندشدیم دچار مشکل نشدیم.
اما چرا خرید چهار تا پنج سهم؟
برای اینکه اگر سرمایه را زیادخرد و پراکنده کنیم، مدیریت کمتری میشه کرد وجمع کردن سرمایه مشکله.
انتخاب شرکت برتر در میان یک صنعت:
پس از گزینش چهار یا پنج ردیف صنعت برتر، در داخل صنعت به سراغ شرکتی میرویم که میانگین بازدهی آن از بقیه بیشتر است و موارد بعدی ذیل را در نظر میگیریم.
میزان نقد شوندگی سهم:
سهمی را انتخاب میکنیم که میزان معاملات آن در روز زیاد است، حجم معاملات شرکت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خریدار، تعداد فروشنده، سوابق باز بودن نماد سهم و…
اگر سهمی انتخاب کنیم که نقد شوندگی آن خوب نباشد موقع فروش سهم دچار مشکل میشیم. بعضا هم ممکن است شش ماه نماد آن بسته باشد. نقد شوندگی سهم مثل رتبه کنکور است در بورس ما معمولا رتبه یک تا ۵۰ خوب و ۵۰ تا ۱۰۰ قابل قبول است و بالاتر از ۱۰۰ ضعیف. لازم به یاد آوری است که رتبه نقدشوندگی سهام ثابت نیست و در یک دوره سه تا شش ماهه ممکن است تغییر کند، بنابراین نیاز است مرتب اطلاعات مان را به روز نگه داریم.
برای اینکه بدانید کدام یک از صنایع و بخشهای بازار بورس نقدشوندگی بالاتری دارند بایدبه ظرفیت رشد و سودآوری شرکت یا صنعت توجه کنید.
میزان سهام شناور آزاد سهم:
میزان سهامی است که دست سهامداران خرد یا اصطلاحا دست مردم است. سهمی را انتخاب کنیدکه میزان سهام شناور آزاد آن بالای ده پانزده درصد باشد البته سهامی هم که میزان شناور آزاد آن خیلی زیاد باشد خوب نیست و بهتر است که سهم دو سه سهامدار عمده داشته باشد. سهم بدون سهامدار عمده مثل تحصیلکرده بدون حمایت در جامعه ما است. بدون حمایت میماند و در گرفتن قراردادها هم خیلی موفق نیست.
P/E سهم:
یعنی نسبت سود پیشبینی شده سالانه به قیمت روز سهم. مثلا اگر قیمت سهمی امروز ۱۰۰ تومان است و سود پیشبینی شده سالانه سهم ۲۵ تومان است، ۱۰۰ تقسیم بر ۲۵ میشود ۴، میگوییم P/E این سهم ۴ است. P/E در هر صنعتی با صنعت دیگر متفاوت است. P/E سهام داخل یک صنعت را با هم مقایسه میکنیم اگر همه فاکتورهای چند سهم درون یک صنعت با هم برابر بود سهمی را انتخاب میکنیم که P/E پایینتری دارد. ( P/E به ما میگوید که جو بازار از یک سهم بهخصوص چه انتظاری دارد.) میزان بالای این نسبت میتواند نشان دهنده این واقعیت باشد که سهامداران به آینده سهم خوش بینند و باور دارند که پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت ضمن اینکه ریسک سهم نیز زیاد است. P/E پایین نشان دهنده این است که این سهم رشد خود را کرده است یا سهامداران به آینده سهم خیلی اعتقاد ندارند، ضمن اینکه ریسک این سهم زیاد نیست.
میزان پرداخت سود نقدی سهم:
هر شرکتی که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتری داشته باشد بهتر است. سعی کنید سهامی را انتخاب کنید که پیشنهاد پرداخت سود نقدی بالاتر از ۸۰درصد دارند. البته ممکن است سهمی برای ترغیب سهامداران پیشنهاد ۱۰۰درصد تقسیم سود نقدی را مطرح کند، ولی در مجمع به وعدههای خود عمل نکنند باید به عملکرد گذشته سهم نیز در انجام وعدههای خود توجه کنید.
سرمایه شرکت:
با توجه به شکل و موقعیت خاص بورس در کشور ما و دامنه نوسان و حجم مبنا سهامهایی که سرمایه کمتری دارند برای انتخاب مناسبترند ضمن اینکه ریسک آنها بیشتر است.
برنامه طرح و توسعه شرکت:
آیا شرکت طرحی برای توسعه دارد یا خیر؟ مسلما انتخاب شرکتی که برنامه توسعه و افزایش تولید و تنوع در فعالیت دارد به جای شرکتی که پروژه جدید و طرحی برای آینده ندارد بهتر است. مخصوصا سرمایهگذاری که تصمیم به استمرار و ادامه سرمایهگذاری دارد حتما باید به این نکته توجه کند.
ریسک سهم:
ریسک به معنای دلهره و ترس سهامدار از زیان در سهم است. معمولا بعضی از شرکتها بهدلیل عملکرد مدیریتی خوب سوابق درخشانی برای خود بهوجود آوردهاند، این شرکتها در قیمت سهم، در EPS یا پیشبینی سود سهم، در طرحهای توسعه و افزایش سرمایه سهم و در تعدیل مثبت و یا منفی سهم صادقانه عمل کرده و عملکرد آنها به هدف دستکاری در قیمت سهم نیست و تمام تلاش خود را بکار میگیرند تا سهامداران دچار ضرر و زیان نگردند و اگر سوابق ده سال قبل آنها را مرور کنید رشد تدریجی بدون نوسانهای شدید مثبت و منفی را میبینید و برعکس، بعضی شرکتها که تعداد آنها در بورس ما کم هم نیست دستکاری در قیمت، اعلام EPSهای غیر واقعی، تعدیل مثبت یا منفیهای غیر واقعی به منظور متضرر ساختن سهامداران خرد و جمع کردن سهم و یا برعکس فروش سهم و فرار از سهم است. بنابر این در میان سهامهای یک صنعت سهمی را انتخاب میکنیم که ریسک آن کم باشد.
جوان بودن شرکت:
صنایع و شرکتها نیز همانند انسان مراحلی را طی میکنند این مراحل شامل تولد، رشد، بلوغ و کهنسالی است در میان یک صنعت نیز پتروشیمی را مثال بزنیم: سهم A با سرمایه کم و تاسیسات آن تازه نصب و راه اندازی شده فاز یک آن شروع بکار کرده و سود آن نیز زیاد نیست (P/E =۱۰). ، سهم B فاز دو و سه آن نیز تکمیل شده سرمایه آن چند برابر اولی است، ولی هنوز فاز چهار و پنج طرح و توسعه را دارد (P/E = ۹). سهم C طرحهای آن تکمیل شده، ولی از عمر تاسیسات آن بیش از ۱۵ سال نگذشته و نیروی انسانی آن نیز در وضعیت میانسالی هستند (P/E = ۸). سهم D در مرحله کهنسالی است کارخانه کار میکند، جایی برای طرح و توسعه ندارد، سرمایه آن بسیار زیاد و تاسیسات آن نیز فرسوده شده است و نیروی انسانی آن نیز اکثریت در مرز بازنشستگی است (P/E = ۷). طبیعی است که اولویت در انتخاب و خرید سهم بترتیب A، B و در نهایت C و D است.
میزان رشد سود پیشبینی شده سهم:
شرکتهایی که EPS واقع بینانه اعلام میکنند و در طول سال بهدلیل عملکرد مطلوب مرتب سود پیشبینی شده خود را تعدیل مثبت میدهند و بالا میبرند برای سرمایهگذاری مناسبترند. این موضوع را باید از سوابق شرکتها متوجه شد.
گزارشهای دورهای سهم:
شرکتها موظف به ارائه گزارش بهموقع عملکرد خود در دورههای سه ماهه، شش ماهه، نه ماهه، و سالانه هستند. سهمی را انتخاب میکنیم که در گزارش خود پیشبینی سود خود را پر کرده باشد. برای مثال در گزارش دوره سه ماهه ۲۵درصد، شش ماهه ۵۰درصد، و در گزارش ۹ ماهه ۷۵درصد سود پیشبینی شده خود را پوشش داده باشد.
کف قیمتی:
هر سهمی را که مورد توجه قرار دهید یک سقف قیمتی دارد (حداکثر قیمت سهم) و یک کف قیمتی (حداقل قیمت سهم) به یک سهم حتما زمانی وارد میشویم که در وضعیت کف قیمتی است و این کف و سقف متناسب با زمان و وضعیت سهم و گزارش آن متغیر است و با تجربه بهدست میآید.
اخبار سیاسی و اقتصادی:
همواره به اخبار سیاسی اقتصادی داخلی و خارجی توجه داشته باشید. ممکن است گوش دادن به اخبار یا مطالعه روزنامههای اقتصادی وقت شما را بگیرد، اما کمک بزرگی به شما خواهد کرد تا بتوانید در برخی موارد روند بازار را پیشبینی کنید و همینطور صنایع خاصی را مورد توجه قرار دهید.
مشورت گرفتن از افراد آگاه، با تجربه و قابل اطمینان:
چون بازار به آن اندازه ساده نیست که متاثر از یک یا چند عامل ساده باشد بلکه عوامل مختلف و متعدد و بعضا پیچیده و غیرقابل پیشبینی وجود دارند که علاوه بر آن که خودشان به تنهایی یک فاکتور تاثیرگذارند، تعامل آنها با یکدیگر نیز نتایج متفاوتی را باعث میشود، سعی کنید فقط از افراد آگاه، با تجربه و قابل اطمینان مشورت بگیرید و از افراد کم تجربه، بیاطلاع، یا سودجو مشورت نکنید چرا که آنان استراتژی و اهداف و منافع خود را دنبال مینمایند و شما را به آن سو میکشانند. مشورت دادن آنان نیز ولو به غلط و در جهت زیان شما تاثیرگذار خواهد بود. سعی کنید در نهایت خودتان تصمیم بگیرید و کسی را مقصر زیان خود قلمداد نکنید.
تشخیص زمان ورود و خروج
یکی از موضوعاتی که باید در معاملات بورس در نظر داشت، زمان صحیح ورود به یک سهم است، پیش از خرید هر سهم باید با مطالعه روندها یا عملکرد مالی و بنیادی سهم انتظار خود را از یک سهم مشخص کرد و با توجه به آن زمان صحیح ورود را تعیین کرد.
معمولا خرید سهم آسانتر از فروش آن است چرا که بعد از خرید اگر روند صعودی باشد، معاملهگر نسبت به آینده سهم طمع کرده و به دنبال سودآوری میماند و همین موضوع موجب میشود که نه تنها سود مدنظر خود را نبرد بلکه حتی در نهایت به زیاندهی نیز برسد.
در روندهای نزولی نیز سهامدار به دنبال بازگشت سهم و سودآوری است کما اینکه سهم روز به روز از ارزشش کمتر میشود و به ضرر سهامدار افزوده میگردد.اما داشتن استراتژی خرید و فروش و داشتن سود و حدضرر موجب خواهد شد که بدون توجه به روند بازار معاملهگر پس از گرفتن سودمدنظر از سهم خارج شود. باید این نکته را پذیرفت که قرار نیست تمام سودهای بازار برای ما باشد و البته نسبت به هیچ سهمی تعصب نداشت.
عدم ترس یا تعلل در فروش سهام
گاهی پیش میآید تحلیلی که برای یک سهم خودتان انجام دادهاید یا از افراد تحلیلگر دریافت کردهاید، به هدف تعیین شده نمیرسد. به بیان دیگر روند رشد مورد انتظار را طی نمیکند یا حتی رفتار متفاوت یا مغایری نسبت به آنچه انتظارش را دارید در پیش میگیرد. در این گونه موارد برای نگهداری سهام مورد نظر، سرسختی و مقاومت به خرج ندهید. چنانچه روند نزولی سهام آغاز شد و به نظر رسید این روند ادامهدار است، تحلیل خود را بازنگری کنید و اهداف و حد سود و ضرر جدیدی برای آن تعیین نمایید. همچنین درصورت لزوم به موقع از سهم خارج شوید.
تاریخچه روش مارتینگل( میانگین گیری )
تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضیدان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد.اما محققان دیگر نیز درگذرزمان به بهینهسازی این روش پرداختند.روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرطبندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربردداشته است.پس از سالها، یک ریاضیدان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمیتوان به بازدهی ۱۰۰% رسید. تحقیقاتی انجام دادهماکنون بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار سهام،از میانگین گیری برای معاملات خود استفاده میکنند.
تبدیل ضرر به سود! میانگین کم کردن
یکی از راههایی که میتوان از میزان ضرر کم کرد، میانگین گیری هست. اگر شما سهمی را با مطالعه خریداری کردید ولی به دلیل اصلاح در روند نزولی قرارگرفت میتوانید با خرید در قیمتهای پایینتر (میانگین گیری)ضررخودتون رو کم کنید تا با آغاز روند صعودی زودتر به سود برسید.
به عنوان مثال فرض کنید پس از تحلیل تکنیکال و بنیاد سهم، شما 1000 سهم را با قیمت 2000 تومان خریداری کردید ولی معتقدید ارزش این سهم و هدف قیمتی آن 3000 تومان است.
پس از گذشت چند مدت قیمت سهم به 1500 تومان کاهش پیدا میکندشما حالا 25 درصد در ضرر هستید با خرید 2000 سهم دیگر در قیمت 1500 تومان حالا میانگین خرید شما 1666.7 تومان خواهد شد.میزان ضرر شما به 10 درصد کاهش پیدا میکند یعنی اگر قیمت سهم به 1667 تومان برسد شما به سودآوری خواهیدرسید.
این روش کم کردن میانگین معروف به روش مارتینگل ( میانگین گیری )است که بر اساس آن شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.یعنی چنانچه قیمت سهم پس از اولین خرید ما، شروع به کاهش نماید، باز هم در قیمتهای پایینتر قادر به خرید سهام باشیم.
حال در( میانگین گیری ) مراحل دوم، سوم و چهارم خرید باید هر بار به ترتیب مبلغ خرید را ۲ و ۴ و ۸ برابر مرحله اول افزایش دهیم.
مثلا اگر در مرحله اول میانگین گیری۱ میلیون تومان خرید کردهایم، در مراحل بعدی (میانگین گیری) باید به ترتیب ۲ و ۴ و ۸ میلیون تومان خرید جدید انجام دهیم.پس در ابتدا و قبل از ورود، باید کل سرمایه مربوط به خرید ۴ بخشی این سهم را، تقسیم بر ۱۵ کرده و پس از آن شروع به خرید نماییم.
یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید ۳ پلهای بر اساس روش مارتینگل (میانگین گیری)در بورس ایران را باهم هم میبینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما ۱۵ میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل (میانگین گیری)۱ میلیون تومان از پول خود را در قیمت ۱۲۸ تومان خرید میکنیم (۷۸۰۰ سهم ۱۲۸ تومانی).
با ۵% افت قیمت سهم ۲ میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم(۱۶۲۰۰ سهم ۱۲۳ تومانی).
با ۱۰% افت قیمت سهم ۴ میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم(۳۴۲۰۰ سهم ۱۱۷ تومانی).
و درنهایت با ۱۵% افت قیمت ۸ میلیون پایانی را خرید میکنیم(۷۲۷۰۰ سهم ۱۱۰ تومانی).
با آخرین (میانگین گیری) میانگین کل خرید به ۱۱۴٫۶ تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از ۱۱۴٫۶ تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (۱۶۸ تومان) از کل این خرید در این مثال ۶,۹۹۰,۰۰۰ تومان سود کسبشده است (معادل ۴۶%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت ۱۲۸ تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،۴,۶۸۰,۰۰۰ تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل ۳۱%) و اگر هم بعد از افت قیمت به ۱۲۸ تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.
نکته های پایانی
-
- میانگین گیری برای همه سهام ها مناسب نیست، بلکه این استراتژی تنها برای سهام هایی که دارای بنیاد قوی هستند مناسب خواهد بود.
- شرکت هایی که ریسک افت قیمت دارند گزینه مناسبی برای میانگین گیری نیستند.
- بهم خوردن توازن پرتفوی یا سبد دارایی یکی از معایب میانگین گیری است.
- براساس صحبتهای افراد خرید و فروش نکنید. (حتی صحبتهای کسانی که به ایشان صددرصد اعتماد دارید).
- همیشه 30% سرمایهتان نقد داشته باشید.تا بتوانید میانگین گیری کنید امتحان کنید حاشیه امنیت بالایی برای شما ایجاد خواهد کرد.
- اگر اطلاعاتی درباره تحلیل تکنیکال و بنیادی ندارید، سهمی که رشد شارپی دارد و با صف خرید بالا میروند در اولین منفی 50% آن سهام را بفروشید و اگر دوباره منفی خورد 100% خروج کنید.
- هرگز به خود نگویید که اگر امروز نخریدم دیگر سود نخواهم کرد. بیش از 400 نماد در حال معامله شدن است اگر این سهم نشد بازهم سهام خوب دیگر موجود است. در ابتدای کار همین که ضرر نکنید کلی سود است پس در خرید عجله نکنید.
- اولویت اول در بازار بورس حفظ سرمایه است و اولویت دوم، حفظ سودهای قبلی میباشد. همیشه فرصت خرید سهام وجود دارد ولی فرصت برگرداندن سرمایه همیشه مهیا نیست.
- روی هیچ سهمی تعصب نداشته باشید. برخی معاملهگران فقط در گروه خاصی از بازار فعال هستند و برخی دیگر به سهمی که خریداری شده تعصب خاصی نشان میدهند؛ هردو اشتباه است
- بهتر است به دنبال سیگنالهای خرید و فروش نباشید چون اگر هم سودی کسب کنید همیشگی نیست.
- تحلیل بنیادی و تکنیکال را تا حدی که میتوانید یادبگیرید. فکر نتوانستن را از ذهن خود بیرون کنید، تحلیلگران بزرگ نیز روزی فردی عادی بودهاند و با تمرین و مطالعه و تجربه به اوج رسیدهاند.
آموزش بیشتر در کانال آپارات : www.aparat.com/amozeshisho
نویسنده و گردآورنده : محمد باغدار
با اندیکاتور ها میشه فهمیده چه زمانی میانگین کم کنیم ؟
سلام بله اندیکاتور ها می توانند در میانگین گیری به شما کمک کنند